آش کشک انتخابات درایران
گفت راجع به انتخابات ایران چی فکر می کنی؟
گفتم هیچی!
گفت یعنی چی! آیا برایت مهم نیست که رفسنجانی انتخاب می شود یا معین!
گفتم راستش را بگویم یا دروغ؟ نه چه فرقی می کند!
گفت ای بابا خیلی فرق می کند!
گفتم: آره می دونم معین جوان تر است وقشنگ تر حرف می زند ولی هردو باید با مجلس هفتم کار بکنندو بالای سرشان آقای جنتی را دارند با آن شورای نگهبان اش و بعلاوه ولایت عهد دقیانوسی فقیه و حکم حکومتی اش هم هست.
گفت پس می گوئی چه کنیم؟
گفتم: نمی دانم . آش کشک شینده ای!
گفت: یعنی می گوئی که بخوریم یا نخوریم هر دو به حساب مان نوشته می شود.
گفتم: نه اگر بخوریم بقیه حرفها حرف مفت است ولی اگر نخوریم، ووقتی ببینید که ما نمی خوریم مجبور می شوند اندکی – نه خیلی زیاد- به خودشان بیایند.
گفت: یعنی چی؟ توهم فقط معما طرح می کنی.
گفتم : خوردن این آش کشک یعنی این که ما با کلیت این نظام مسئله ای نداریم. فرق نمی کند می خواهد معین بیاید یا کروبی یا آن گروه نظامیان و پاسدارها....و یا رئیس کل آنها، آقای رفسنجانی.
گفت: پس می گوئی چه کنیم؟
گفتم: ای بابا من چه می دانم؟ ولی، یاد ننه ام بخیر اگر پیر زن الان بود حتم دارم می گفت. عقل خودتان را قاضی کنید. اگربه رفسنجانی رای بدهید که یعنی پذیرش همه ستم 26 ساله چرا که در همه این سالها رفسنجانی یکی از معرکه گردانان اصلی بود. اگر به لاریجانی رای بدهید یعنی از جمله پذیرش صداوسیما در دهسالی که این بابا رئیس آن بود. گذشته از حیف ومیل مالی 550 میلیارد تومانی، فقط برای خواجه حافظ شیرازی پاپوش دوزی نکرده اند. اگر به قالیباف رای بدهید، یعنی این که بابا خواهش می کنم یک دفعه، ده دفعه دیگر بریزید به کوی دانشگاه و بچه ها را از طبقه سوم بیاندازین پائین. اگر هم به احمدی نژاد رای بدهید که یعنی دکتر سامی حق اش بود در مطب اش کشته شود و همین طور، خوب کردند دکتر قاسملو را کشتند و هم این که خیلی هم خوب است همه میدان های تهران و هرکجای دیگر قبرستان بشود و به جای مدرسه و کتابخانه، سقا خانه بسازیم. اگر هم به رضائی رای بدهید که تا حدودی مثل رفسنجانی چون این مردک برای 16 سال رئیس آدم کشان پاسداران بود و حالا به خیال خویش لباس « سیاستمداری» پوشیده است. اگر هم به کروبی رای بدهید که یعنی رشوه گرفتن در این آباد شده اشکالی ندارد و« فضیلت» است و بر سر مردم معامله کردن هم خیلی خوب است. اگر هم به معین رای بدهید، که یعنی دوستان بشتابید انقلاب فرهنگی که بخشی از فرهیختگان فرهنگی ما را از زندگی انداخت اتفاقا چیزبدی هم نبود و نیست. حالا تو خودت فکر کن وببین چه باید بکنی؟
گفت: اگر رای ندهیم چه می شود؟
گفتم: در کوتاه مدت چیز مهمی اتفاق نمی افتد. ولی بگذار حرفم را تکرار کنم: اگراین آش کشک را نخوریم دیگر دنیا هم می فهمد که ما از خوردن این آش کشک خسته شده ایم. و این ها وقتی ببینید که ما نمی خوریم مجبور می شوند اندکی – نه خیلی زیاد- به خودشان بیایند.
گفت: یعنی می گوئی که چه می کنند.
گفتم: نمی دانم . این ها که می دانی مثل گربه اند. هم می توانند بچه بزایندو هم تخم بگذارند ولی بعید نیست ، افسار قاضی مرتضوی را اندکی بکشند. و کمی هم جلوی دیگر آدم خواران قوه قضائیه را بگیرند. ولی برخلاف خیلی از دوستان، من فکر می کنم نخوردن این آش کشک در شرایط فعلی، بهترین کاری است که می توانیم بکنیم. نه فقط این آش را نمی خوریم بلکه به صدای بلند اعلام می کنیم که ما فقط آشی را خواهیم خورد که خودمان در درست کردن اش از اول تا به آخر نقش اصلی راداشته باشیم. خودمان..... نه هیچ کس دیگر....من یکی روراست بگویم با تغییر اعضای شورای نگهبان شدیدا مخالفم. یعنی آقا جان بگذار همین جنتی و دارودسته باشند و دنیا ببیند ومردم ایران یک بار دیگر ببینند که با چه جانورانی روبرو هستند و بدانند وقتی دم کون الاغ می ایستی یا برایت می گوزد و یا لگد می اندازد. یعنی چی این ها « عادل» نیستند وعوض بشوند.... عوض بشوند تا 26 سال دیگر بگذرد ومردم تازه بفهمند که جنتی ها دیگر بر سر کارند... آقا جان مگر با زندگی ما شوخی دارید! اگر این آش را نخوریم می توانیم به صدای بلند به لهجه آقای خمینی فریاد کنیم:
ولایت فقیه باید بره
شورای نگهبان باید بره
شورای مصلحت نظام باید بره
بنیادهای ریز و درشت باید بره
قانون اساسی جمهوری اسلامی باید بره...
ولی وقتی خوردیم.... من می گویم....
داداش برو یه گوشه ای و آروغت رو بزن....
به سیاست چیکار داری؟
اول جوئن 2005
گفتم هیچی!
گفت یعنی چی! آیا برایت مهم نیست که رفسنجانی انتخاب می شود یا معین!
گفتم راستش را بگویم یا دروغ؟ نه چه فرقی می کند!
گفت ای بابا خیلی فرق می کند!
گفتم: آره می دونم معین جوان تر است وقشنگ تر حرف می زند ولی هردو باید با مجلس هفتم کار بکنندو بالای سرشان آقای جنتی را دارند با آن شورای نگهبان اش و بعلاوه ولایت عهد دقیانوسی فقیه و حکم حکومتی اش هم هست.
گفت پس می گوئی چه کنیم؟
گفتم: نمی دانم . آش کشک شینده ای!
گفت: یعنی می گوئی که بخوریم یا نخوریم هر دو به حساب مان نوشته می شود.
گفتم: نه اگر بخوریم بقیه حرفها حرف مفت است ولی اگر نخوریم، ووقتی ببینید که ما نمی خوریم مجبور می شوند اندکی – نه خیلی زیاد- به خودشان بیایند.
گفت: یعنی چی؟ توهم فقط معما طرح می کنی.
گفتم : خوردن این آش کشک یعنی این که ما با کلیت این نظام مسئله ای نداریم. فرق نمی کند می خواهد معین بیاید یا کروبی یا آن گروه نظامیان و پاسدارها....و یا رئیس کل آنها، آقای رفسنجانی.
گفت: پس می گوئی چه کنیم؟
گفتم: ای بابا من چه می دانم؟ ولی، یاد ننه ام بخیر اگر پیر زن الان بود حتم دارم می گفت. عقل خودتان را قاضی کنید. اگربه رفسنجانی رای بدهید که یعنی پذیرش همه ستم 26 ساله چرا که در همه این سالها رفسنجانی یکی از معرکه گردانان اصلی بود. اگر به لاریجانی رای بدهید یعنی از جمله پذیرش صداوسیما در دهسالی که این بابا رئیس آن بود. گذشته از حیف ومیل مالی 550 میلیارد تومانی، فقط برای خواجه حافظ شیرازی پاپوش دوزی نکرده اند. اگر به قالیباف رای بدهید، یعنی این که بابا خواهش می کنم یک دفعه، ده دفعه دیگر بریزید به کوی دانشگاه و بچه ها را از طبقه سوم بیاندازین پائین. اگر هم به احمدی نژاد رای بدهید که یعنی دکتر سامی حق اش بود در مطب اش کشته شود و همین طور، خوب کردند دکتر قاسملو را کشتند و هم این که خیلی هم خوب است همه میدان های تهران و هرکجای دیگر قبرستان بشود و به جای مدرسه و کتابخانه، سقا خانه بسازیم. اگر هم به رضائی رای بدهید که تا حدودی مثل رفسنجانی چون این مردک برای 16 سال رئیس آدم کشان پاسداران بود و حالا به خیال خویش لباس « سیاستمداری» پوشیده است. اگر هم به کروبی رای بدهید که یعنی رشوه گرفتن در این آباد شده اشکالی ندارد و« فضیلت» است و بر سر مردم معامله کردن هم خیلی خوب است. اگر هم به معین رای بدهید، که یعنی دوستان بشتابید انقلاب فرهنگی که بخشی از فرهیختگان فرهنگی ما را از زندگی انداخت اتفاقا چیزبدی هم نبود و نیست. حالا تو خودت فکر کن وببین چه باید بکنی؟
گفت: اگر رای ندهیم چه می شود؟
گفتم: در کوتاه مدت چیز مهمی اتفاق نمی افتد. ولی بگذار حرفم را تکرار کنم: اگراین آش کشک را نخوریم دیگر دنیا هم می فهمد که ما از خوردن این آش کشک خسته شده ایم. و این ها وقتی ببینید که ما نمی خوریم مجبور می شوند اندکی – نه خیلی زیاد- به خودشان بیایند.
گفت: یعنی می گوئی که چه می کنند.
گفتم: نمی دانم . این ها که می دانی مثل گربه اند. هم می توانند بچه بزایندو هم تخم بگذارند ولی بعید نیست ، افسار قاضی مرتضوی را اندکی بکشند. و کمی هم جلوی دیگر آدم خواران قوه قضائیه را بگیرند. ولی برخلاف خیلی از دوستان، من فکر می کنم نخوردن این آش کشک در شرایط فعلی، بهترین کاری است که می توانیم بکنیم. نه فقط این آش را نمی خوریم بلکه به صدای بلند اعلام می کنیم که ما فقط آشی را خواهیم خورد که خودمان در درست کردن اش از اول تا به آخر نقش اصلی راداشته باشیم. خودمان..... نه هیچ کس دیگر....من یکی روراست بگویم با تغییر اعضای شورای نگهبان شدیدا مخالفم. یعنی آقا جان بگذار همین جنتی و دارودسته باشند و دنیا ببیند ومردم ایران یک بار دیگر ببینند که با چه جانورانی روبرو هستند و بدانند وقتی دم کون الاغ می ایستی یا برایت می گوزد و یا لگد می اندازد. یعنی چی این ها « عادل» نیستند وعوض بشوند.... عوض بشوند تا 26 سال دیگر بگذرد ومردم تازه بفهمند که جنتی ها دیگر بر سر کارند... آقا جان مگر با زندگی ما شوخی دارید! اگر این آش را نخوریم می توانیم به صدای بلند به لهجه آقای خمینی فریاد کنیم:
ولایت فقیه باید بره
شورای نگهبان باید بره
شورای مصلحت نظام باید بره
بنیادهای ریز و درشت باید بره
قانون اساسی جمهوری اسلامی باید بره...
ولی وقتی خوردیم.... من می گویم....
داداش برو یه گوشه ای و آروغت رو بزن....
به سیاست چیکار داری؟
اول جوئن 2005